روزی از عشق خودم را حلق آویز می کنم و آخرین آرزوی من این است در روی طناب اسم تو را حک کنم تا حداقل در مرگم فکر کنم همیشه در کنارت خواهم بود
به او بگویید دوستش دارم به او که قلبش به وسعت دریاییست که قایق کوچک دل من در آن غرق شده . به او که مرا از این زمین خاکی به سرزمین نور و شعر و ترانه برد . و چشمهایم را به دنیایی پر از زیبایی باز کرد
زندگی چیست ؟ اگر خنده است چرا گریه میکنیم ؟ اگر گریه است چرا خنده میکنیم ؟ اگر مرگ است چرا زندگی می کنیم ؟ اگر زندگی است چرا می میریم ؟ اگرعشق است چرا به آن نمی رسیم ؟ اگرعشق نیست چرا عاشقیم؟:-؟؟
دیشب من در بند کور دلان عشق ستیز بودم به گناه عاشق بودن چون عشقم را در پستوی خانه نهان نکردم چون راز دلم در چشمانم پیدا بود مرا به گناه نشستن نزد زیباریی دستبند زدن گفتند که چرا عاشقی؟ گفتند که شعله ای در دلت داری گفتند که آتش گناه است و تو آتشی در دل داری دهانت را می بویند مبا دا گفته باشی دوستت دارم دلت را می پویند مبادا شعله ای در آن نهان باشد روزگار غریبیست نازنین
آرزو دارم ماه همیشه کامل ودرخشان باشه وشما همیشه راحت وخوب باشی هر وقتی شما خواستی تغییر بدی روشنایی رو بخاطر داشته باش من بهترین شبها رو برات ارزو کردم
مثل یه گل رز به اب نیاز داره مثل فصول سال که به تغییر نیاز دارن مثل یه شاعرکه به قلم نیاز داره من به تو نیاز دارم
دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی
ازدواج حقیقی یعنی هر روز عاشق همان شخص شدن
شاید یه کسی شبها برای اینکه خوابتو ببینه به خدا التماس میکنه!! شاید یه کسی به محض دیدن تو دستش یخ میزنه و تپش قلبش مرتب بیشتر میشه!! مطمِئن باش یکی شبها بخاطر تو تو دریایی از اشک میخوابه!! ولی تو اونو نمیبینی؟؟ شایدم هیچ وقت نبینی
تو را به یاد آن روز...... تو را به گلبرگ های خشک آن رز خشکیده....... تو را به روز اول بار دیدنت.........تو را به اولین نگاه عاشقانه....... تو را به یاد بارون روز نیامدنت..... تو را به تنهایی روز رفتنت....... تو را به بوی بارون روز برگشتنت....... تنهایم مگذار دیگر
بوسه اسم است چون عمومی است بوسه فعل است چون هم لازم است هم متعدی بوسه حرف تعجب است چون اگر ناگهانی باشد طرف مقابل را مات و مهبوت میکند بوسه ضمیر است چون از قید انسان خارج نیست بوسه حرف ربط است چون 2 نفر را به هم متصل میکند
به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد عجب از محبت من که در او اثر ندارد غلط است هر که گوید دل به دل راه دارد دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد
بزرگترین گناه: سکوت... بزرگترین شجاعت: بگویی دوستت دارم... بزرگترین سرمایه: دوست... بزرگترین اسرار: صداقت... بزرگترین افتخار: عاشق شدن... بزرگترین هنرعاشق ماندن
زیبا ترین گل با اولین باد پاییزی پرپر شد . با وفا ترین دوست به مرور زمان بی وفا شد . این پرپر شد ن از گل نیست از طبیعت است و این بی وفایی از دوست نیست از روزگار است
می خواستم اسمتو روی سینه ام خال کوبی کنم اما ترسیدم که صدای قلبم تورو اذیت کنه...
نگو بار گران بودیمو رفتیم. نگو نامهربون بودیمو رفتیم. آخه اینها دلیل محکمی نیست. بگو با دیگران بودیم و رفتیم
عشق رازی است مقدس . برای کسانی که عاشقند ، عشق برای همیشه بی کلام میماند ؛ اما برای کسانی که عشق نمی ورزند ، عشق شوخی بی رحمانه ای بیش نیست .
______________________________
پرسیدم چرا دوستم داری؟ توی چشمام نگاه کرد وهیچی نگفت گفتم شاید واقعا دوستم نداره؟ وقتی رفت فهمیدم دوست داشتن دل میخواد نه دلیل
___________________________-
.نذاری فاصله ها ، تو هجوم سایه ها ، میون غریبه ها ، نذاری تو جاده ها تو رو از من بگیرن ، تو خودت خوب می دونی ، توی راه زندگیم ، دلخوشم به بودنت ، پس نکنی یه کاری تا فرق نکنه چه بودنت ، نبودنت.
____________________________
.آن شب هستی را چه جلوه ها بود تو بودی دنیا به کام ما بود عشقت با جان من آشنا بود عشقت لاله صفت لب بر خنده گشود مه چون چهره ی تو رویایی.
_________________________
.ملاحظه ی حال دیگران را میکنی ، کسی را که دوست داری بیشتر ملاحظه کن. راز عشق در آن است که به محبوبتان قدرت و آرامش بدهید و از او قدرت و ارامش دریافت کنید، اما نه با اصرار.! راز عشق در آن است که حقیقت اصلی عشق (یعنی تفکر) را از یاد نبرید
___________________________
لا لالالا نخواب دنیا خسیسه واسه کم آدمی خوب می نویسه یکی لبهاش تو خوابم غرق خنده است یکی پلکاش تو خوابم خیسه خیسه لا لالالا نخواب عاشق یه سیبه همیشه سرخ و تب دار و غریبه تا اون بالاست رسیده است ولی تنهاست پایین هم که می افته بی نصیبه.
___________________________________-
.رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمی توان سرود.با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند و ..... ومن همچون غربت زدای در آغوش بیکران دریای بی کسی به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و میمانم تا ابد و تا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید بانوی دریایی من .
مسیج عشقولانه 12
دیگه نه زنگ بزن، نه اساماس بده، نه با من حرف بزن، آخه رفتم دکتر، گفته: قند دارم و نباید به عسلی مثل تو نزدیک بشم.
مسیج عشقولانه 11
عشق گلی است که اگر آن را به قصد تجزیه و تحلیل پرپر کنید، هرگز قادر نخواهید بود که آن را دوباره جمع کنید.
مسیج عشقولانه 10
در هر عشق تردیدهایی است. برای از بین بردن آنها سرمایه گذاری میکنی تا به هدف برسی.
مسیج عشقولانه 9
به نظر من آدما هر چه بیشتر از محبت عشق بهرهمند باشند، بیشتر حسنهای همدیگر رو درک میکنند و کمتر متوجه نقصهای هم میشن!
مسیج عشقولانه 3
هرگز دنبال کسی نباش که با اون زندگی کنی، دنبال کسی باش که بی اون نتونی زندگی کنی.
مسیج عشقولانه 2
گریههاتون از سر شوق، خندههاتون از ته دل، نشه هیچوقت غروبتون غمناک.
مسیج عشقولانه 1
اگه روزی شاد بودی، بلند نخند که غم بیدار نشه و اگه یه روز غمگین بودی، آرام گریه کن تا شادی ناامید
بر جگر داغی،ز عشق لاله رویی یافتم در سرای دل،بهشت آرزویی یافتم
عمری ازسنگ حوادث سوده گشتم،چون غبار تا به امدادنسیمی،ره به کویی یافتم
خاطر از آیینه صبح است،روشنتر مرا این صفا،از صحبت پاکیزه رویی یافتم
گرمی شمع شب افروز،آفت پروانه شد سوخت جانم،تا حریف گرم خویی یافتم
بی تلاش من،غم عشق توام در دل نشست گنج را در زیر پا،بی جست و جویی یافتم
تلخکامی بین،که در میخانه دلدادگی بود پر خون جگر،هر سبویی یافتم
چون صبا،در زیر زلفش هر کجا کردم گذر یک جهان دل،بسته برهر تارمویی یافتم
ننگ رسوایی،رهی نامم بلند آوازه کرد خاک راه عشق گشتم،آبرویی یافتم
خودم فرشاد
ممد دشتی - میلاد کون شیکم
علی حاچ خانوم
علی ربعلی
عادل دودول
علی شومبول